ضرب المثل انگلیسی
|
To dance to a person's tune به ساز کسی رقصیدن |
|
Bargain is bargain حساب حساب است، کاکا برادر |
|
nothing ventured, nothing gained نابرده رنج گنج میسر نمیشود |
|
نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد |
|
چون گردکان بر گنبد |
|
Like a duck in thunderstorm مثل خر در گل مانده |
|
All is well that ends well شاهنامه آخرش خوش است |
|
Birds of a feather flock together کبوتر با کبوتر باز با باز |
|
To bite a file آب در هاون سائیدن |
|
To have a finger in every pie نخود هر آشی بودن |
|
دست و پا چلفتی است |
|
no news is good news بی خبری خوش خبری است |
|
آتش را دامن زدن |
|
There is no smoke without fire تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها |
|
Don't bite the hand that feeds you نمک خوردی نمکدان مشکن |
|
To fall from the frying pan into the fire از چاه درآمدن و در چاله افتادن |
|
مارگزیده از ریسمان
سیاه و سفید می ترسد |
Like
water off a duck's back
A
burnt child dreads the fire
رژیم لاغری